۱۳۸۷ فروردین ۱۶, جمعه

طالع نحس

کارگردان: ریچارد دانر فیلم‌نامه‌نویس: دیوید سلتزر فیلم‌بردار: گیل تایلور موسیقی: جری گلداسمیت (برنده اسکار) تدوین: هاروی برنهارد (فوکس قرن بیستم) بازیگران: گریگوری پک، لی رمیک، دیوید وارنر، بیلی وایتلا، لئو مک‌کرن، هاروی استیونس، پاتریک تروتون... محصول: 1976 امریکا- دولوکس/پاناویژن مدت نمایش: 111 دقیقه داستان فیلم: نوزاد سفیر امریکا در لندن، با نوزاد دیگری که فرزند شیطان است عوض می‌شود. در 5 سالگی او، سفیر، همسرش و همه‌ی کسانی که قصد کمک به آن‌ها را داشتند نابود می‌شوند.

فیلم طالع ( The Omen ) که باعنوان "طالع نحس" در ایران به نمایش درآمد یکی از بهترین و شاید کلاسیک‌ترین نمونه‌های سینمای گونه‌ی وحشت است. فیلم "طالع نحس" در سال 1976 براساس نوشته‌ای از "دیوید سلتزر" ( David Seltzer ) توسط "ریچارد دانر" ( Richard Donner ) کارگردانی شد و با پخش در ششم ژوئن آن سال تبلیغ قابل ملاحظه‌ای در جهان سینما در ژانر وحشت ایجاد کرد. و پس از گذشت سی‌سال دوباره براساس همین داستان فیلم دیگری (کپی برابر اصل) توسط "جان مور" ساخته شده و به اکران عمومی درآمد که البته به لحاظ کیفی هرگز برابر اصل خود نبود. فیلم از یک داستان قوی با مایه‌های معمایی برخوردار است. معماهایی حل نشده: "خدا" و "شیطان"، تسلط شیطان بر انسان و تسخیر او و جاری شدن شر در سراسر جهان، داستان‌های پررمز و رازی که وجه ترسناکی‌شان مربوط به ناقص بودن علم بشری نسبت به ماوراء و عالم مجردات است. عمده‌ی این داستان‌ها از کتاب مقدس "کتاب مکاشفه" ( Book of Revelation ) وام گرفته که توسط King James ترجمه شده است و بسیاری از فیلم‌ها و داستان‌ها به‌نوعی طرح داستانی خود را از این کتاب برداشت کرده‌اند. نکته‌ی قابل توجه فیلم "طالع نحس" در حرکت عامدانه و آگاهانه‌ی فیلم‌ساز یعنی "ریچارد دانر" است. و آن پرهیز از هرگونه افکت‌های ویژه، صدای ناهنجار و مهیب و به‌طور کل تصاویر گروتسک‌وار است. در هیچ‌جای فیلم، ما با صحنه‌ای غیرمعمول و ماورایی روبه‌رو نیستیم. یا بهتر بگوییم فیلم از یک فرم کاملا رئالیستی پیروی می‌کند. قالبی که معمولا در نمونه‌هایی از این دست عمدتا سرشار از تمهیدات پیش‌بینی نشده و غافل‌گیر کننده، ضرباهنگ‌های شدید صوتی و ... برخوردار بوده و مخاطب را بمباران تعلیقی می‌کند. و این همان نکته‌ی بارز و متمایزکننده‌ی فیلم "طالع نحس" است. فیلم از المان‌های هولناک معنایی در جهت پیشبرد خود هم‌چون "شیطان"، عدد 666، کفر، آرماگدون و ... استفاده می‌کند که هرکدام برای مخاطب اروپایی به‌ویژه مسیحی بسیار آشنا و قابل درک است. هم‌چنین المان‌های تصویری کلیسا، قبرستان، سگ سیاه و ... نیز از اجزای لاینفک و کد شده برای مخاطب است که در عین حال که در ظاهر ترسناک نیست ولی چون هرکدام یادآورنده‌ی معنایی از جمله مرگ، بدشگون بودن، شوم و نحس بودن و ... هستند در پس زمینه‌ی ذهنی مخاطب یک تعلیق موحش ایجاد می‌کند که ظاهرفریب هم نیست و بیشتر ذهن را درگیر معنی می‌کند تا احساسات زودگذر را برانگیزاند. با یک نگاه خوش‌بینانه و دور از هرگونه غرض‌ورزی سیاسی- مذهبی می‌توان فیلم "طالع نحس" را به همه‌ی انسان‌های تاریخ از گذشته تا آینده تعمیم داد. اگر به یک تعریف نسبی از خوبی و بدی یا به‌عبارتی نیکی و شر، در جهان معتقد باشیم. و از طرفی برای هرکدام منبعی به‌عنوان سرچشمه قائل شویم. بی‌گمان تصویر "خدا" و "شیطان" به‌عنوان این دو قطب خوبی و بدی ترسیم می‌شود تصاویری که کاملا در تضادند. پس "طالع نحس" درگیری خیر و شر است که همیشگی بوده غالبی ندارد و جاودانه است. شر ریشه‌کن نمی‌شود همان‌طور که کودک در پایان سالم می‌ماند و نیکی از پای نمی‌نشیند. و این کشمکش دست‌مایه‌ی اصلی فیلم "طالع نحس" است. به‌هرصورت فیلم سراسر از کدها و نشانه‌هاست پسری مرده متولد می‌شود پدر فرزند مرده، پسری دیگر که خانواده‌ی ناشناس دارد را از کشیشی قبول می‌کند، اولین شخص متقی فاسد که عیان می‌شود. کشیشی که در اواسط فیلم در حال احتضار است و به گفته‌ی خادمانش تقاص گناهانش را پس می‌دهد، کشیش دیگر فیلم نماینده‌ی "شیطان" است چرا که علامت 666 را بر قوزک پای خود دارد. در واقع روحانیت کاملا تحریف‌شده‌ی موجود را به زیبایی می‌توان در فیلم مشاهده کرد. نکته‌ی قابل توجه دیگر بزرگ‌شدن فرزند در شهر لندن است. شهر لندن مرکز اکثر شیطان‌پرستان است و بالاترین آمار شیطان‌پرستان را دارد و دیگر نشانه‌هایی که هرکدام جای ساعت‌ها قلم‌فرسایی دارد.
درباره عدد شیطان 666 مناسبت دوباره دیدن فیلم "طالع نحس" باعث شد تحقیقی هرچند مختصر در باب عدد شیطان 666 انجام شود. آن‌چه شما در این مقاله می‌خوانید جمع‌آوری مطالبی است که از گوشه و کنار به‌دست آمده است و هیچ تحلیل شخصی در آن وجود ندارد. لازم به ذکر است که کلیه‌ی مطالب موجود صرفا نقل‌قول‌ها، تفسیر و تعبیرهایی است که در این مورد انجام شده و هیچ‌کدام سندیتی قاطع ندارد و شاید به‌نوعی می‌توان گفت تمامی این روایت‌ها از درجه اعتباری کاملا مساوی بهره می‌برند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. عمده‌ی تفسیرها از کتاب مقدسی با عنوان "کتاب مکاشفه" ( Book of Revelation ) ترجمه King James منتج شده است و منبع معتبر دیگری در دست نیست. در بعضی از کتب رمزگشایی که از عدد 666 به عمل آمده برمی‌گردد به الفبای کدشده توسط اعداد چیزی شبیه حروف ابجد خودمان که هر حرف معادل یک عدد بود و یک کلمه از مجموع اعداد حروف به‌دست می‌آمد. این الفبای کدشده معروف به Gematria می‌باشد که در واقع همان الفبای یونانی است که معادل هر حرف عددی در مقابلش قرار گرفته است. اما تعابیر بر این اصل استوار است که عدد 666 در واقع کد کلمه قیصر نرون Neron Caesar پادشاه خون‌خوار روم بوده که قتل و جنایت‌های بسیار می‌کرده است. بدین صورت که نام او به‌صورت زیر نوشته شده و کدگذاری گردیده است: Nrwn Qsr 666=n/50 + r/200 + w/6 + n/50 + q/100 +s/60 + r/200 رابرت گراوس ( Robrt Graves ) معتقد است عدد 666 در واقع از همان کدگذاری پیروی کرده ولی از کلمه DCLXVI بوده که آن نیز حروف ابتدایی کلمات زیر است: Domitanus Caesar Legatos Xti Violenter Interfecit و آن بدین‌معنی است که دمیتیانوس امپراتور جابر و ظالم به‌طرز فجیعی حواریون مسیح را قتل‌عام کرد. ایرنایوس ( Irenaeus ) معتقد است که عدد نشان داده شده مجموع همه‌ی کفرها و ارتدادهایی است که شیطان در طول بیشتر از 6000 سال در جهان، جاری ساخته است. از آن‌جایی که خداوند در خلقت شش روزه‌ی جهان در روز ششم انسان را خلق کرد و به گفته‌ی مذهب پژوهان این روز از دیگر روزها بیشتر طول کشید و انسان برترین آفریده بود و شیطان آدم را کرنش نکرد عدد شش به شیطان تعلق گرفت. جالب است که در زبان انگلیسی عدد شش ( SIX ) با کلمه ( SEX ) جناس آوایی دارد و گاهی به یکدیگر سوئیچ می‌شوند، این است که بعضی این جناس آوایی را نیز بی‌ربط با عدد شیطان نمی‌دانند. هرچند که تعابیر مختلف دیگری از این عدد شیطانی وجود دارد و مورد بحث و جلب نظر کهن‌شناسان است ولی آن‌چه که مهم است ریشه‌ای و عمیق‌بودن این خرافه‌هاست، این‌که گاهی با خود فکر می‌کنیم شاید واقعا وجود دارد همان‌طور که بعضا برایمان اثبات می‌شود اما عقلا و خردگرایان با یک دید کامل مادی‌گرایانه آن‌را رد می‌کنند و در جواب آن‌ها به این بیت مولای روم می‌توان بسنده کرد که: پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین سخت بی‌تمکین بود. و یا به قول آلبرکامو: "مرتجعان دوران قدیم معتقد بودند که عقل هیچ مسئله‌ای را حل نمی‌کند و مرتجعان دوران جدید عقیده دارند که عقل هر مشکل را می‌گشاید." با این همه نه آن‌چه را که خرگرایان خرافه می‌پندارند می‌شود کاملا نفی کرد و نه صرفا به آن‌ها معتقد بود و سراسر پذیرفت. پیش‌بینی نگارنده بر آن است چیزهایی که به نوعی در این‌گونه قرار می‌گیرد (حال هرچه می‌خوانید اسمش را بگذارید، متافیزیک، ماوراء و...) با گذر زمان علمی و تئوریزه می‌شود و قوانین نامکشوفه‌اش برای آدم نادان کشف شده و در اختیارش قرار می‌گیرد. پس بهتر است این دعوای بچه‌گانه را کنار گذاشته به کشف نامکشوفه‌های بسیار جهان هستی بپردازیم.
درباره کارگردان: "ریچارد دانر" ( Richard Donner )، کارگردانی را از دهه‌ی 50 میلادی با یک مجموعه تلویزیونی با نام "تحت تعقیب: مرگ یا زندگی" با بازی "استیو مک‌کوئین" آغاز کرد. پس از مدتی مدیریت شوهای کلاسیک برنامه‌های تلویزیونی که به‌صورت اپیزودیک و با داستان‌های مختلف بود (منطقه بین‌الطلوعین، مردی از UNCIE و فراری) پی گرفت. در سال 1961 اولین فیلم خود را با نام " x-15 " ساخت هفت سال بعد در سال 1968 فیلم "نمک و فلفل" را کارگردانی کرد. پس از آن فیلم‌هایی کم و بیش متوسط تا ضعیف کارگردانی کرد تا این‌که در سال 1976 فیلم "طالع" ( The Omen ) را ساخت که در نوع خود فیلم کم‌نظیر سینمای وحشت به حساب آمد. دو سال از هیاهوی ساخت "طالع نحس" نگذشته بود که با فیلم اسطوره‌ای "سوپرمن" با بازی "کریستوفر ریو" و "جین هاکمن" توانست مخاطبان بی‌شماری در سراسر دنیا به‌دست آورد و متعاقب آن شهرت و ثروت قابل ملاحظه‌ای صاحب شود. در همان زمان بود که به اتفاق همسرش "لورن شولر" ( Loren Shuller ) کمپانی سینمایی وانر/ شولر را تأسیس و بعدها تهیه‌کنندگی بسیاری از فیلم‌ها را به عهده گرفتند. در سال 1985 فیلم فانتزی- ماجراجویی "Lady Hawke" را کارگردانی کرد و فیلم "Goonies" فیلم بعدی‌اش بود که "استیون اسپیلبرگ" نیز در تهیه‌کنندگی آن سرمایه‌گذاری نمود. اما این پایان "ریچارد دانر" نبود او با ساخت فیلم "اسلحه مرگبار" ( Lethal Weapon ) توانست بار دیگر مخاطبان بی‌شماری را متوجه خود کند. این فیلم که در سال 1987 با بازی جذاب و گیرای "مل گیبسون" و "دنی گلور" سیاه‌پوست ساخته شد یک اکشن فانتزی و کمیک بود که بعدها طی سال‌های متمادی راکی‌وار تا شماره 4 این فیلم ساخته و اکران شد. دهه‌ی 90 بازگشت "دانر" به تلویزیون و ساخت سریال‌های تحت‌عنوان "داستان‌هایی از دخمه" مشغول به کار شد که می‌توان به معروف‌ترین آن‌ها "شوالیه شیطان" اشاره کرد. "دانر" و همسرش کمپانی موفقی داشتند مجموعه فیلم‌های ( Free Willy ) که تا سه مدل و سریالی ساخته شد. فیلم مردان ایکس ( X-Men ) نیز در سال 2000 با استقبال شگرفی روبه‌رو شد و "دانر" نشان داد که بار دیگر می‌تواند و می‌داند چگونه با مخاطب آشتی کند. این روزها از دانر فیلم " 16 blocks " را بر پرده‌ی سینما داریم که "بروس ویلیس" در آن ایفای نقش می‌کند فیلمی از ژانر جنایی – پلیسی که نسبتا موفق بوده است. و آخرین تولید این کارگردان می‌باشد.
درباره آهنگ‌ساز: "جری گلداسمیت" ( Jerry Goldsmith ) آهنگ‌ساز "طالع نحس" که کارنامه‌ی موفق و درخشانی دارد از آن‌جمله می‌توان به فیلم‌های زیر اشاره نمود: "سیاره میمون‌ها"، "محله چینی‌ها"، "پری مسیون"، "پاپیون"، "جنگ‌های ستاره‌ای"، "طالع نحس"، "مومیایی"، "غریزه اصلی"، "رمبو 3"، "پرونده لس‌آنجلس"، "آخرین قلعه"، "مرد توخالی" و... نام برد.




هیچ نظری موجود نیست: